آنان که مرده را زنده می کنند توانند که زنده را مرده کنند !

درود...بله می تواند از خودش دفاع کند ولی بنظرتون چرا نکند و اجازه دهد سلاخی و سپس آویزانش کنند ؟!...نه اصلا ربطی به ترویج عشق و دوستی نداره !...این اعتراض به آنچه که بصورت غیر طبیعی وجود داره است !...اعتراض به شرکت ناخواسته در بازی بزرگ و مورد سو استفاده قرار گرفتن است ..بله این یک شورش است !...حذف توانایی های غیر معمول است ..تلاش برای نابود کردن سلاحی غیر معمول است ..شورش برعلیه آنان که او را اینطوری کردن است ...دقت کنید وقتی جادوگر تولید می کنید برای تحت تاثیر قرار دادن یا سو استفاده برای قدرت ( شبیه آزمایشات عجیب و پنهانی دانشمندان دیوانه برای تولید انسان های خارقالعاده است با هر هدفی !..البته به گرت پای ماجراهای جادوگران کهن نمیرسه . )...خیلی محتمل است بر علیه خودتان شورش کند !..قصه تکراری است نه ؟!..خیلی زیاد آن را شنیده اید ...شورش برعلیه چیزی ساختگی و خدایان دروغین و پارادوکس های توهمی !...اصلا انسان ها دیوانه این قصه هستند ..شکستن تسلط و پیدا کرون راه گریز !! خیلی جالبه که همین در سطح بالاتر و پیدا کردن راه گریز حقیقی هم معنی میده !!!..در حقیقت اون قصه فرار و شورش ها مراتب رسیدن به آن قصه ی افسانه ای هستند انگار ...بله باید از قصه ها و وسوسه ها و حصار ها و زندان ها و پارادوکس ها گذر کرد همش فریبی بیش نیست!...احمق ها و انسان های مسخ شده و حقیران چرا جفتک می اندازن و دائم عر عر می کنند ؟!..خیلی دلایل داره ..ولی من مبگم در اصل آنها مثل سگ میترسن که با حقایق بزرگتر روبرو شوند !...و چون انسان هستند یکجایی در وجودشان آگاهند به این قصه ..اصولا همه ی جفتک پرانی و عر عر و نق نق بشر از ترس است ...ملت هر لحظه بک میلیون چیز برای ترسیدن دارن ..نوعی اعتیاد روانی و ترکیب شیمیایی درونی هم پیدا کردن به ترس و لرز که توهم دارن نقطه ی مناسبی برای زندگی کردن است ...هم فیزیکی و هم ذهنی و دوانی معتاد شدن به ترس ..حالا تصور کن با این مکانیسم لرزان  تحلیل می کنند  برنامه ریزی می کنند  و حماقت هم که فراوان می کنند ...یک مشت معتاد مفنگی جهانی !!!.../...خیر و سلامتی