ضعیف بودن یا قوی بودن ،مسئله این است . نه احمق جان این یک مفهوم دیگه است !!

درود...ببینید وقتی میگیم آیین های آبراهامی رو ساحران یا همان موبدان و مغان درست کردن ..اولا این ساحران و جادوگران همان بینتدگان یا ساحران کهن نبودن دقیقا !! !..نکته ظریفی است و خیلی مهم .چون دو دوران کاملا متفاوت است ..دوره جادوگران افسانه ایی یعنی کسانی که مرزهای توانایی رو درنوردیدن و کارهای تصور ناپذیر غریب انجام می دادند ..ده تا هفت هزار سال قبل است ..( اوه  چقدرم که با دانش مدرن میشه دوران جادوگران باستان رو تاریخ نگاری و باستان شناسی کرد  آخه نه که آنها هیچ قدرتی روی زمان و مکان و غیر نداشتن !!!...خدا میدونه چه کارها کردن و چه چیزعایی رو انگولک کردن !!..)..بعد آنها با تمام شجاعت و بی باکی و دلاوری و دانش مهیب شان با سر خوردن به دیوار نابودی !!...این بزغاله هایی که آیین های احمقانه رو درست کردن هم جادوگر بودن ولی نه در حد جادوگران کهن !..نه حتی از جنس جادوگری دوران آنان !!!..انگشت کوچیکه بینتدگان کهن هم نبودن ...جنگیری و زن باکره آبستن کردن و توی غار و کوه هیپنوتیزم و تلقین رویا کردن و جن ظاهر کردن و قصه های ابلهانه درست کردن  و در آتش نسوختن و اینها که جوکه در برابر اعمال و بینش و توانایی بینندگان کهن ...دو دوره با ماهیت متفاوت است جدای از میزان توانایی ها که کلا غیر قابل مقایسه است ..دوره بینتدگان افسانه ای کهن دوره شجاعان و دلیران و شرافت و اصالت بود که همان هم به فنا رفت چون نقص کلی داره جادوگری نسبت به فلسفه وجودی حقیقی انسان ..حتی اگر حکمت و اصالت رو اصل بگیری وقتی انتها و سرانجام حقیقی رو نفهمی بازم با سر تو دیواری !...دوره بعدی دوره ضعف و انکار بوده !!..یعنی دوره نیمچه جادوگران کلنگی در کنار بازماندگان تک و توک جادوگران باستان ..دوران نا امیدی و پس از شکست و نابودی خدایان !..و شجاعان !!...اینها از اونها احمق تر حتی نابودی اونها روهم نتوانستند درست تفسیر کنند !!!...و خیلی هم ضعیف تر از آنان بودن و از سر نفهمی و حقارت کلا آنها رو فراموش کردند و خودشان دست و پا شکسته راه افتادن به خریت در دنیا !..یعنی چون چنان دلاوری و غرور و خداوندگاری و الاهه ایزدی به فنا رفت ..فک کردن کلا همه چیز آنان ایراد داشته !!!...( واقعا بشر پادشاه خر های عالم است ..دائم و تکراری و بی پایان ..استاد حماقت ..صاحب حماقت..خدای حماقت ..بشر عمدتا چیزی تو دستش نیست جز حماقت !!!...رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند ولی در همانجا بازم یک احمق تمام عیار است ! ).( وقتی میگم مولانا بلخی یک احمق بوده ..این حرف اصلا در حد اکثریت نیست که بخواهند بفهمند !!..متاسفانه زاویه این نگاه خیلی فرا تر از فهم خیلی هاست ..)..بله دوره ضعف و حماقت جدید شروع میشه ..( وای که حماقتشان درباره اجنه وحشتناک بود ..این بی شعور ها توان و زور و فهم  جادوگران بزرگ رو نداشتن ..و از روی دست آنها تقلید ناشیانه ای کردن ...وحشتناکه ماجرا  )...( جادوگران افسانه ایی باستان اشتباه کردن در نهایت ..بله ..ولی اشتباهاتی در حد عظمت خودشان !!..که یعنی بعدی ها نه ابدا ابعاد و زوایای عظمت آنها رو می فهمیدن و طبیعتا نه سطح و ماهیت اشتباه آنان رو !!!!!!..!!! )..( جامعه انسانی است دیگه ..به ندرت و نادر پیش میاد فرصت تحلیل و فهم درست ماجراها و تجارب ..بخصوص استثنا ها یا دوران های عجیب ..حوصله نداره هیچکس !!..دوباره انسان فابریک زرت و زرت زاییدن و همه چیز از اول !!!...از اول یعنی اول راه دو میلیارد احتمال !!!!..)...بله جادوگران بژعاله چولمنگ فصه ای دورلن ضعف رو بنیاد نهادن !...ضعف خودشان ترس خودشان و نفهمی خودشان رو در آیین های آبراهام دیکته کردن خاک بر سر ها ...جدای از جادو هایشان که پر ار کقافت کاری بود ...اعمال کثیف و نیرنگ و فریب رو هن قاتی کردن ....داستان های واقعی پشت این آیین ها هست که اگر بشنوید گوش  هایتان سیخ میشه !!...ماجراهایی است که حقارت و کثافت از سر تا پاش میریزه .....چند وقت پیش ویدیو یک احمق درویش مسلک رو روی یوتیوپ دیدم که با دستپاچگی و ناتوان از استدلالی حتی دم دستی ..حکم می داد که مثلا کتاب رمز داوینچی  دن براون را کلا نخوانید !...آخه بزغاله نفهم ..رمز داوینچی تازه خیلی تر و تمیز گوشه کوجکی ار ماجرا ها رو مطرح کرده .. خود آن داستان و تمام حواشی و مستندات تاریخی اش ..شوخیه در برابر اصل ماجرا ...توی آیین متاخر تان می خواهی چیزهایی رو بگیم که از شدت کثافت اش درجا هاراگیری بکنید ؟؟!!...آیین های آبراهام سر تا پا جنون و کثافت کاری است ..حادوگری کلنگی و ضعف فهم و دخالت اجنه در سخیف ترین حالت و دیوانگی دنباله دار طرح ها و ایده ها بخصوص نظر ابلهانه ای که روی درست کردن خط خون داشتن ...هم خیلی لجن و سخیف است هم خیلی خیلی ناقص و ناشیانه ....این جادوگران جن زده آیین های ابراهامی درست کن ...کلا گخد زدن با تقلید کارهای جادوگران افسانه ای باستان ...نه زور آنها رو داشتتد نه فهم و بینش و درک ابعاد ماحراهای خیلی پیچیده رو ...عش کردنشان در دامن اجنه و آویزن شدنشان  نشان ابدی حقارت آنان است .../ ...خدای من بازی خط خون در دست بهترین ساحران افسانه ای هم نقص داشت ..وای به حال دیوانگان ضعیف کلنگی که در واقع این بزغاله ها  همان خدایان ابراهام بودن !!!...دیوانه خانه ایست ها !!!....خاک بر سر خدایان آبراهام ...البته دوران ضعیف ها تنام شده ...دوباره دوران دلیران و درجه یک هاست ..امید است آگاهی بشر از انحرافات دوران جدید جلوگیری کند .../ آهان ضعف بزرگ دیگرشان  بی شعوری و بینش حسرت بارشان به باز یکی از اسرار آمیز ترین قسمت یعنی حکمت ...بینش غلط و بشتر مناسب عمر چند هزار ساله جن است !..آره یعنی چندین نسل انسان توی این بینش تکمیلی زمان بر کش امده و قلابی قربانی بودن فقط !!!...حکمت خیلی اسرار آمیز است ولی در محدوده عمر یک انسان و یک نسل باید حمعو حور بشه !!!...خیلی وحشناک و غلط و دیوانه خانه است !...جنون محض از سر نفهمی !!!../...خیر و سلامتی